نشریه ی علمی - ترویجی حاوی

به همت دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد

نشریه ی علمی - ترویجی حاوی

به همت دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد

نشریه ی علمی - ترویجی حاوی

ما تعدادی دانشجوی جوان علوم پزشکی هستیم که در تلاشیم تا مباحث علمی را به زبان ساده و روان ترجمه کنیم.

۱۱ مطلب با موضوع «علوم انسانی سلامت» ثبت شده است

ابتدا باید پرسید علم چیست تا ببینیم تقسیم بندی تجربی و انسانی از کجا نشات گرفته است.

🎓 علم در معنای لغوی خود به معنای دانش و آگاهی و معادل کلمه knowledge در انگلیسی می‌باشد و به هرگونه آگاهی متقن و مستدل، علم گفته می‌شود. اما تعریف علم به معنای رایج آن و آنچه در علوم آزمایشگاهی و تجربی به کار می‌رود معادل لفظ science در زبان انگلیسی است. در واقع کلمه science به هر آنچه که به واسطه مشاهده و تجربه حسی اثبات می‌شود و به دست می‌آید اطلاق می‌شود.
از این روی پوزیتیویست‌ها و آمپریست‌ها تا مدت‌ها علومی مانند فلسفه و تاریخ را به عنوان علم قبول نداشتند زیرا که با شواهد تجربی قابل اثبات نبودند.

🔹 با این حال، اگر بخواهیم با توجه به ابزار علم یعنی عقل و فکر به دسته بندی و اعتبار بخشی موضوعات بپردازیم مشخص می‌شود که چه چیزهایی را می‌توانیم جزء دانسته‌های خود حساب کنیم و چه چیزهایی را نمی‌توانیم. عقل مواردی که در دسترسش قرار می‌گیرد را بررسی و مقایسه می‌کند و روابطی را در بین آن‌ها ایجاد یا کشف می‌کند؛ برای مثال وقتی مشاهده می‌کند با حرارت دادن به آب در زمان‌ها و مکان‌های متفاوت (که در دسترس او بوده است)، آب به جوش می‌آید، نتیجه می‌گیرد که آب (اسم عام به معنی هر آبی) با حرارت دادن به جوش می‌آید. عقل فقط با دیدن شواهد متعدد نتیجه گیری می‌کند و نمونه‌های مختلف را با هم مقایسه می‌کند ولی این مقایسه کردن خود به سه شکل رخ می‌دهد: 1.تمثیل 2.استقرا 3.قیاس

1️⃣ تمثیل: سیر از جزئی به جزء دیگر را تمثیل می‌گویند، یعنی هنگامی که بین دو چیز حکم و قوانین یکی مشخص است با استناد به شباهتی که بین آن دو وجود دارد همان حکم را به دیگری نسبت می‌دهند. برای مثال اگر فردی باهوشی بتواند آزمونی را انجام دهد و شخص دیگری نیز در انجام آن آزمون موفق شود ما شخص دوم را نیز به واسطه این شباهت باهوش می‌خوانیم.

2️⃣ اسقراء: سیر از جزء به کل استقراء نامیده می‌شود. این بدان معنی است که با توجه به مشاهده افراد و اجزای یک موضوع حکمی را به عنوان حکم حاکم بر تمام آن مقوله استنباط کنیم. استقراء دارای دو نوع ناقص و کامل می‌باشد. استقراء کامل به معنی حالتی است که تمامی اجزا بررسی شوند و استقراء ناقص به معنی آن است که تمامی اجزا و افراد بررسی نشده‌اند (ولو تنها یک جزء مورد بررسی قرار نگرفته باشد).
روش تحقیق تمامی رشته های علوم تجربی استقراء می‌باشد و داشمندان سعی می‌کنند با مشاهده نمونه های متعدد قانون‌ها موجود در جهان را کشف کنند.

3️⃣ قیاس: سیر از کل به جزء را قیاس می‌نامند. بدان معنی که ما ابتدا یک قانون کلی را برای یک موضوع اثبات کنیم و سپس آن قانون را به اعضا و اجزا آن تعمیم دهیم و احکام آن‌ها را مشخص کنیم. برای مثال می‌توان به معادلات ریاضی و فیزیک اشاره کرد که با قبول یک سری قوانین کلی حاکم بر جهان معادلات اثبات می‌شوند و سپس بر اساس آن قوانین مشخصات معادلات جزئی استنباط می‌شود.
براساس کار کرد عقل و خروجی‌ها آن، نمی‌توان روش استقرا را تنها راه دانستن و اندیشیدن دانست و حتی پس از مدتی پوزیتیویست‌ها(مثبت نگر ها) در اروپا نیز متوجه این عیب و نواقص دیگر روش استقراء شدند و معایب علوم تجربی بر همگان آشکار گشت.

❓حال سوالی که مطرح می شود آن است که اگر ما تعریف اول را به عنوان تعریف علم قبول کنیم، بدین مضمون که هرچه که با روشی مستدل و عقلی به دست آمده و یا هر دانستی را علم حساب کنیم تفاوت علوم تجربی با علوم انسانی چیست؟

ادامه دارد ...

#علوم_انسانی
✍🏻به قلم: محمد مصطفی نورآبادی
📚منابع:
علم چیست فلسفه چیست/عبدالکریم سروش
آشنایی با فلسفه/محمد تقی مصباح
فلسفه و علوم/حمید پارسانیا

ما را در پیامرسان تلگرام دنبال کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۹ ، ۱۷:۵۵
نشریه حاوی

ه بسا یک علم طبیعی تجربی چون بهداشت با اخلاق که در چند قرن اخیر حتی علم به حساب نیامده، چه رسد به آن که تجربی باشد، در فضای علم دینی به صورتی کاملاً روشن با یکدیگر ارتباط و حتی سنخیت پیدا کنند.
🔵رمز این هر دو ویژگی علوم اسلامی ـ وسعت قلمرو آسانی وحدت علوم ـ در یک امتیاز است که با حضور دین در عرصه علم به دست می‌آید و آن این که اسلام مؤمنان را از نگاه محدود و ناقص به عالم نهی می‌کند.
🟣اگر جامعه‌ای را بتوان فرض کرد که افراد آن دغدغه رعایت دستورات اسلامی را دارند و سعی دارند زندگی خود را بر آن اساس تنظیم کنند، طبعاً جمع عالمان در آن جامعه نیز در تمام شؤون زندگی و از جمله فعالیت علمی خود به دنبال رعایت فرمان الهی و تقرب جستن به او هستند، یعنی مبنای تصمیم‌گیری برای او چه در حوزه علم و چه در غیر آن فقط و فقط کمال‌جویی از طریق تقرب جستن به پروردگار است. حاصل چنین فعالیتی، علم ویژه‌ای است که با علوم دیگری که چنین غایتی ندارند، متفاوت است؛ دست کم همان قدر متفاوت که کیمیاگری دیروز با شیمی امروز.

❓برای آن که علم دینی به وجود آید، چه باید بکنیم؟
🔴 با حفظ اعتقاد به باورهای دینی و تحکیم آن‌ها در جریان پیشرفت علم، می‌توان بر سرعت پیشرفت‌های علمی هم افزود، در این صورت، علم دینی را تأیید کرده‌ایم و ضرورتش را اثبات نموده‌ایم.
🔵می‌توان گفت از آن‌جا که علم محتاج آموزش است و از آن‌جا که هم علم و هم آموزش علم (به عنوان پدیده‌های فرضاً مستقل از یکدیگر) به شدت تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم پیش‌فرض‌ها و نگرش‌های قبلی هستند، برای آن که راه تولید علمی با خصوصیات ویژه و وابسته به پیش‌فرض‌ها و جهان ‌بینی ویژه در جامعه‌ای گشوده شود، چاره‌ای نیست جز این که کل فرآیند آموزش ـ از تدوین کتب درسی تا انتخاب شیوه‌های تدریس و مواد کمک آموزشی و طراحی فضای آموزشی و طراحی کل نهاد آموزش و پرورش ـ در آن جامعه درست بر طبق همین اصول و پیش‌فرض‌ها و جهان‌بینی برنامه‌ریزی و سازمان‌دهی شود
❗️لازمه تولید علم دینی آن نیست که تمام ابزار و وسایل و نهادهای علمی و تحقیقاتی رایج امروز را به یک سو نهیم و بکوشیم بر ویرانه علم غیر دینی، بنای رفیع علم دینی را بنیاد گذاریم علم دینی یک بسته آماده عرضه نیست تا به محض بیرون راندن علم غیردینی، به ناگهان از پس پرده به درآید. تلاش ما جهت دستیابی به علمی هرچه دینی‌تر، در راستای تلاش همه جانبه‌مان برای پی‌ریزی یک جامعه دینی و نهایتاً انسان‌هایی دیندارتر معنا می‌یابد و بنابراین تلاشی است قدم به قدم و پر فراز و نشیب

#علوم_انسانی

✍🏻به قلم:اطلس غلامی

ما را در پیامرسان تلگرام دنبال کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۹ ، ۰۱:۱۴
نشریه حاوی


🟠علم بهداشت رایج، موضوع کاوش خود را جسم انسان قرار داده است. پیش‌‏فرض این علم شامل آن است که جسم به تنهایی و فارغ از روح می‌تواند موضوع شناخت و مطالعات تجربی قرار گیرد. حتی متکامل شدن تدریجی آن و اضافه شدن مباحث روانشناسی و روان‌پزشکی به این علم نیز گویی از سر ناچاری و به دنبال بروز مشکلات عدیده‌ در شناخت و درمان بیماری‌ها رخ داده است و از آنجا که اساساً پیش‌‏فرض‌های این علم در مادی انگاشتن موضوع خود، تغییر چندانی نکرده است، بر اساس اعتقادات موجود، گویی روان انسان موضوعی در کنار جسم اوست و وحدت آن‌ها و اصل فلسفی «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء» بودن نفس در این میان مغفول واقع شده است.

🟡تعریف اختلالات روانی– که بعضاً منجر به آثار بدنی نیز می‌شوند– تعریفی است متکی بر یک جهان بینی و بنابراین اثبات آن‌ها از علم تجربی برنمی‌آید. حتی خود این پیش‌‏فرض که جسم انسان منتظم به نظمی است که کم‌ هزینه‌‌ترین روش‌ها را با ظریف‌ترین ارتباطات برمی‌گزیند تا به سازمان یافتگی و در نهایت بقا دست یابد، از درون علم آناتومی و یا فیزیولوژی که علومی توصیفی و تبیینی هستند، برنمی‌آید. پیش‌فرض عام‌تر که دست علم بیولوژی هم در مورد انسان و هم در مورد موجودات دیگر از اثبات آن کوتاه است، یکسان بودن ویژگی کلی آحاد گوناگون بشر است که تعمیم را در مورد آن معنی‌دار می‌سازد.

🟠علم بهداشت روان در تعریف بیماری روانی، بر اختلافی متمرکز می‌شود که فرد با نُرم‌های جامعه، یعنی وضعیتی که اکثریت جامعه در آن به سر می‌برند، پیدا می‌کند. نیز شاخص یک بیماری روانی را اختلال در کارکردهای ویژه فرد در اجتماع می‌دانددر حالی که طبق اصول و تعاریفی که در متون دینی ما آمده است، بیماری‌های روحی و روانی، جزیی از بیماری‌های اخلاقی انسان به شمار می‌روند و نه تنها تعاریف مشخصی دارند، بلکه اطلاق اصطلاح بیماری بر آن‌ها کاملاً قطعی است. به عنوان مثال از حسد، حرص و تکبر در متون دینی ما صراحتاً به عنوان بیماری روحی نام برده شده است. از دیدگاه دینی چنین بیماری‌هایی می‌تواند هم در حوزه روان و هم در حوزه بدن فرد را متأثر کند. برخی روش‌های رایج فعلی می‌تواند با این دیدگاه برای درمان این بیماری‌ها به خدمت گرفته شود و روش‌های متفاوت دیگر خاص دین مانند صدقه، دعا و نذر نیز می‌تواند به آن افزوده شود. در این جا پیش‌‏فرض دینی‌ای که مورد نظر قرار گرفته هم تعاریف و هم تجویزها را دگرگون می‌کند. هدف از درمان در این جا لزوماً بازگرداندن فرد به نرم‌های جامعه و یا توانا ساختن او برای انجام وظایف اجتماعی‌اش نیست. بلکه هدف آن است که وی به سلامت روحی و اخلاقی که مورد انتظار دین است، دست یابد. از آنجا که وحدت جسم و روح انسان یک پیش‌فرض محوری در این نگرش محسوب می‌شود.

🟡البته این سخنان بدان معنا نیست که ما نتوانیم واسطه‌ها و مکانیسم‌های مادی و شیمیایی تأثیر این روش‌های خاص را نیز شناسایی کنیم؛ به عنوان مثال هورمون‌هایی که بر اثر نیت نذر در انسان ترشح می‌شود و مکانسیم ترشح آن یا نوروترانسمیترهایی که در اثر دعا کردن در پایانه‌های عصبی اثر می‌کنند و غیره.

#علوم_انسانی
✍🏻به قلم: اطلس غلامی

ما را در پیامرسان تلگرام دنبال کنید 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۹ ، ۱۸:۵۳
نشریه حاوی

وقتی سخن از «علم دینی» (Religious Science ) به میان می‌آید، زمانی علومی هم چون فقه و اصول به یاد می‌آید که در آن متون دینی منبع مطالعه و تحقیق است و گاهی تاریخ ادیان که در آن دین موضوع مطالعه دانشمندان است. گاهی هم مقصود آن است که در متون دینی به دنبال گزاره‌هایی بگردیم که تعبیر علمی دارند. مدعیان این نگرش به این منظور آیاتی از قرآن را در تأیید جاذبه یا کرویت زمین و مانند آن می‌آورند تا نشان دهند که در جا به جای قرآن، محتوای نظریات علمی امروز را می‌توان یافت و دانشمندان عاقبت به همان راهی رسیدند که پیامبران چند هزار سال پیش رسیده بودند. گاهی نیز گمان می‌رود که قرار است با معیار متون دینی به سراغ نظریات علمی برویم و مرز میان سخنان درست و نادرست را در علم تعیین کنیم گاه نیز مراد، آن علوم سنتی است که در دوران طلایی تمدن اسلامی در دامن مسلمانان نشو و نما یافته است. گاه نیز منظور از علم دینی آن است که بکوشیم مجموعه هنجارها و ارزش‌های اخلاقی مورد تأیید دین را در حوزه مشترک دین و علوم تجربی، یعنی علوم انسانی وارد کنیم.
اما تعریف درست علم دینی چیست؟

در حقیقت می‌توان گفت: «علم دینی» علمی است که در آن، «بینش الهی بر عالِم حاکم باشد؛ بینشی که خدا را خالق و نگه‌دارنده جهان می‌داند؛ عالم وجود را منحصر به عالم مادی نمی‌داند؛ برای جهان هدف قائل است و اعتقاد به یک نظام اخلاقی دارد. مطالعه طبیعت را در چارچوب متافیزیک دینی دنبال می کند و کلّیت قضایا را در چارچوب جهان بینی دینی می‌بیند. علم دینی حذف خدا را از قلمرو علم بشری غیرعملی انگاشته و تفکیک «علم» و «اخلاق» را نیز دارای پیامدهای ناگواری می‌انگارد و معتقد است این دو لازم و ملزوم یکدیگرند؛ چراکه هدف علم جست‌وجوی حقیقت است و اخلاق هم لازمه علم است.

 علم دینی مبتنی برجهان توحیدیست. دینی بودن هدف علم از دو منظر مطرح است: نظری و عملی

 هدف در بعد نظری، کشف آیات الهی در آفاق و انفس و آشنایی با طرح خلفت و درک قدرت و عظمت الهی است و هدف در بعد عملی، تسلط برجهان طبیعت به منظور رفع نیازهای مشروع بشر و استفاده از امکاناتی است که خداوند برای بشر فراهم ساخته است

در مقابل علم دینی، علم سکولار قرار دارد، که با خدا کاری ندارد، تنها برای عالم ماده شأنیت قائل است، اصولاً هدفدار بودن جهان برای آن مطرح نیست و فارغ از ارزش‌هاست.

بنابراین هر یک از شاخه‌های علم می‌تواند «سکولار» باشد یا «دینی».

#علوم_انسانی
✍🏻 به قلم: اطلس غلامی

ما را در پیامرسان تلگرام دنبال کنید 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۹ ، ۱۹:۳۶
نشریه حاوی

در آخرین قسمت از مجموعه ی " طب اسلامی از دیدگاهی دیگر" به آخرین نگرش موجود پیرامون طب اسلامی خواهیم پرداخت.
امروزه شاهد گسترش روز افزون مباحثات گوناگون پیرامون مسائل مختلف پزشکی از دیدگاه علوم انسانی هستیم که موجب ترویج هرچه بیشتر "علوم انسانی سلامت" به عنوان یک مقوله ی دارای اهمیت شده است.
🔹 در مطالب قبلی گروه علوم انسانی سلامت نشریه ی حاوی پیرامون مسائل و مصداق های مختلفی که این گرایش علمی به آن ها می پردازد صحبت هایی صورت گرفت که از جمله ی آن ها می توان به بررسی درستی یا نادرستی آتانازی، سقط جنین و ... اشاره کرد.
🔸 همان طور که همه ی ما می دانیم علوم پزشکی بر خلاف علوم ریاضی و فنی، ارتباط به مراتب بیشتری با انسان ها و زندگی و سلامت آن ها دارند که در نتیجه ی آن شاهد افزایش چشم گیر اهمیت مطالعات انسان شناختی پیرامون این علوم علاوه بر مسائل عمومی فلسفه علم می شود.
از سوی دیگر جدای از بحث مرتبط با آموزش پزشکی و پزشکی به مثابه ی یک علم، از نقطه نظر پزشکی به عنوان یک حرفه نیز می توان به آن نگریست. دیدگاهی که موجب می شود تا منازعات پیرامون مسائل مختلفی از جمله رابطه ی پزشک با بیمار، انتخاب های پزشکی و ... اهمیت یابد.
در این میان ما شاهد به وجود آمدن جریان های گوناگون مطالعاتی و پژوهشی پیرامون این امر خطیر در جای جای جهان و شکل گیری اندیشکده ها ی مختلفی از جمله آمریکا، انگلستان و فرانسه می باشیم. شاید بتوان یکی از مهمترین اندیشمندان این عرصه را میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی دانست که با بحث پیرامون این گونه مسائل در کلاس های درس خود در کولژدوفرانس برای اولین بار علوم انسانی سلامت را به شکل جدی مطرح کرد.
❓ اما شاید این سوال برای شما پیش آمده باشد که مسائل فوق چه ارتباطی با طب اسلامی دارد.
دسته ی سوم از اندیشمندان مرتبط با طب اسلامی قائل به این امر هستند که طب اسلامی حقیقی آن نیست که به دنبال یک مکتب طبی کاملا جدید از نظر روش های درمانی باشیم.
🔸 در حقیقت طب اسلامی نیز مانند بسیاری دیگر از علوم اسلامی در ساحت اندیشه و هدف با نوع غیر اسلامی خود متفاوت است و این گونه برخورد با مقوله ی طب را به نوعی اخباری گری مدرن می دانند.
▪️ دکتر محمد نوروزی، مسئول المپیاد فلسفه ی پزشکی دانشگاه تهران، در یادداشتی در روزنامه ی فرهیختگان به طور کامل به این موضوع می پردازد که در صورت تمایل می توانید به مطالعه ی آن بپردازید.
▪️ آیت الله ابوالقاسم علی دوست، مولف مجموعه کتب فقه و حقوق نیز در مصاحبه با پیام فضلی نژاد در برنامه ی شوکران به این امر اشاره می کند و معتقد است طب اسلامی به آن گونه که امروزه بیان می شود وجود خارجی ندارد و باید این علم در ساحت اندیشه، اسلامی شود.
🔴 امید است روز به روز شاهد حضور بیشتر اندیشمندان مسلمان در عرصه های گوناگون مطالعات علوم انسانی سلامت در سطح جهان باشیم.


#علوم_انسانی

✍🏻به قلم : مهدی یغمائی
📚منابع: ( 12

ما را در پیامرسان تلگرام دنبال کنید 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۹ ، ۰۰:۵۴
نشریه حاوی

 

🔺 (قسمت سوم)
در ادامه‌ی مجموعه مطالب طب اسلامی از نگاه دیگر به نگرش دوم موجود در مورد طب اسلامی خواهیم پرداخت.
افراد حامی این دیدگاه معتقد به وجود مکتب طبی کاملا مستقل در نصوص دینی بوده و بر این عقیده‌اند که با استفاده از آیات و روایات می‌توان یک مجموعه‌ی طبی کامل را پدید آورد.
این دیدگاه بارها توسط افراد گوناگون مورد نقدهای گوناگون قرار گرفته است که در ذیل به برخی از آن‌ها اشاراتی خواهیم داشت:

 منابع روایات: افراد آشنا به مسائل دینی و روایی به خوبی می‌دانند که بسیاری از احادیث موجود فاقد سندیت بوده و گاهی توسط جاعلان طمّاع به منظور دست یابی به منافع مختلفی ساخته شده‌اند که احادیث طبی نیز از این امر مستثنا نیستند.
در این باره حجت الاسلام سید محمد کاظم طباطبایی، رئیس پژوهشکده علوم و معارف حدیث موسسه دارالحدیث قم، می‌گوید: وقتی به روایات طبی مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم اکثر این روایات، نه در کتاب معتبری آمده است، نه سند درستی دارد، نه قرینه پیرامونی جالبی دارد و اتفاقاً از لحاظ محتوا هم مشکل پیدا می‌کند.

برداشت صحیح منظور امام معصوم: اگر از مورد اول چشم پوشی کنیم این سوال در برابر ما قرار می‌گیرد که چگونه می‌توان اطمینان داشت که برداشت ما از روایات کاملا صحیح بوده و منظور امام معصوم از کلام گفته شده دقیقا همین مورد است.

 نبود روایات تشخیصی: یک نظام طبی جامع کامل دارای سه حیطه‌ی اصلی پیشگیری، تشخیص و درمان می‌باشد.
روایات موجود اغلب به بحث‌های بهداشتی می‌پردازند که می‌توان از آن‌ها به عنوان عوامل پیشگیری از بیماری نام برد و گاهی برخی مسائل پیرامون درمان را نیز شامل می‌شوند اما در آن‌ها اثری از چگونگی تشخیص بیماری دیده نمی‌شود که خود این امر موجب تضعیف طب اسلامی به عنوان یک مکتب طبی مستقل خواهد بود.

 تعمیم حدیث: این نکته نیز حائز اهمیت می‌باشد که تعمیم احادیث طبی به کل جامعه کار دشواری می‌باشد. چرا که بسیاری از این احادیث در پاسخ به سوال افراد وارد شده‌اند.
.
.
.
▪️ از سوی دیگر مقاومت برخی از حامیان این تفکر در برابر آزمودن گفته‌هایشان و همچنین انجام برخی اعمال از جمله کتاب سوزی از مواردی است که باید به صورت جدی مورد نقد قرار گیرد، چرا که این موارد نه تنها باعث خدشه به اعتباری طب اسلامی است بلکه اهانت به ساحت دین اسلام به عنوان حامی علم و علم آموزی و وهن اسلام است.

 البته شاید این نکته مورد سوال باشد که اگر ایجاد نظام طبی مستقل مد نظر ائمه معصومین (ع) نبوده است پس احادیث موجود به چه منظور بیان شده اند؟
در پاسخ به این سوال آیت الله حائری شیرازی، روایات طبی را به عنوان وسیله‌ای برای اثبات حقانیت ائمه می‌دانند و استناد به وجود این احادیث برای اثبات وجود نظام طبی مستقل را نفی می‌کنند.

 در پایان می‌توان گفت در کلام ائمه‌ی معصومی(ع) گاهی توصیه‌های طبی و بهداشتی گوناگونی یافت می‌شود که می‌توان با بررسی و آزمودن آن‌ها از کلام آن عزیزان بهره برد کما اینکه نظام و مکتب طبی مستقلی به عنوان طب اسلامی وجود نداشته باشد.

ادامه دارد ...

#علوم_انسانی
✍🏻به قلم: مهدی یغمائی

ما را در پیامرسان تلگرام دنبال کنید 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۹ ، ۰۰:۲۷
نشریه حاوی

در بخش پیشین به دیدگاه‌های مختلف موجود پیرامون طب اسلامی اشاره کردیم و در این مطلب قصد موشکافی بیشتر دیدگاه اول بپردازیم.
همان گونه که گفته شد برخی صاحب نظران طب اسلامی را طب توسعه یافته در بستر تاریخ و جغرافیای اسلامی می‌دانند و در نتیجه‌ی آن بخش قابل توجهی از طب سنتی ایرانی را به این نام می‌خوانند.
برای مثال دکتر سید احمد امامی در مصاحبه ای از این تفکر حمایت کرده و حتی با تحلیلی مشابه استدلال موجود برای "فیلسوف اسلامی" نامیدن زکریا رازی با وجود انکار نبوت، وی را در زمره‌ی اطبای اسلامی به شمار می‌آورد.
همچنین افرادی چون ابن‌میمون که طبیبی یهودی بوده و در آندلس می‌زیسته نیز به دلیل فعالیت در دوره‌ی جنبش علمی بزرگ اسلامی در این دیدگاه به عنوان طبیب اسلامی نامیده می‌شود.
همچنین محمود خدادوست مدیرکل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت ضمن تعریف طب اسلامی در مصاحبه با ایکنا می‌گوید: یک تعریف طب سنتی این است که بگوییم همان طب اسلامی است زیرا اوج شکوفایی طب سنتی ایرانی در دوران اسلامی بود و این امر به دوره تمدن اسلامی برگشته و همان طب اسلامی است.
در این طب که بخش قابل توجهی از محتوای آموزشی و پژوهشی مربوط به طب سنتی را پوشش می‌دهد از کتب قانون در طب ابن سینا، الحاوی زکریا رازی، طب ملکی علی ابن عباس اهوازی و ... به عنوان منابع دست اول استفاده می‌شود.
البته اشاره به این نکته نیز لازم و ضروری است که در اینجا نیز نمی‌توان طب اسلامی را مساوی با طب سنتی دانست چرا که دامنه ی طب سنتی به مراتب وسیع‌تر بوده و شامل طب موجود در چین و یونان از جمله طب سوزنی و ... نیز می‌باشد.
در این مکتب طبی، شاهد نگاهی کل گرایانه هستیم که علاوه بر امر درمان اهمیت ویژه‌ای به مقوله‌ی پیشگری می‌دهد و شاید بتوان مهم‌ترین تفاوت رویکرد بین طب سنتی و طب نوین را در همین امر دانست که برخلاف طب نوین که به شکل درمان علائم عمل می‌کند در طب سنتی اهمیت ویژه‌ای به درمان عامل بیماری داده می‌شود.
ذکر این نکته نیز لازم و ضروری است که نه طب سنتی نافی طب نوین است و نه طب نوین چنین تفکری مبنی بر نفی طب سنتی دارد و در واقع این دو خود را مکمل یکدیگر می‌دانند.
در واقع احیای طب سنتی (چه اسلامی – ایرانی و چه غیر از آن) می‌تواند در عین کاهش هزینه‌های درمان و مراقبت سلامت تا حد قابل توجهی سطح کمی و کیفی مراقبت‌های بهداشتی را افزایش دهد.
در قسمت بعد به دیدگاه جنجالی طب اسلامی به مثابه‌ی یک مکتب طبی کاملا مجزا یا به تعبیر دیگر طب الائمه خواهیم پرداخت.
با ما همراه باشید.

ادامه دارد ...

#علوم_انسانی

ما را در پیامرسان تلگرام دنبال کنید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۹ ، ۰۱:۰۴
نشریه حاوی

💉 طب اسلامی از دیدگاهی دیگر

🔺 (قسمت اول)
🔸مدتی است همه‌ی ما با مقوله ای تحت عنوان طب اسلامی و یا طب روایی روبرو شده‌ایم که چه بسا حواشی فراوانی از تجویز روغن بنفشه تا سوزاندن کتاب طب داخلی هاریسون را با خود به همراه داشته است.
در این سلسله مطالب قصد داریم تا به چیستی طب سنتی و طب اسلامی پرداخته و با بیان تفاوت‌های این دو و چالش‌های موجود تا حدودی به شفافیت اندیشه‌های شما عزیزان بیفزاییم.

❔ شاید بتوان گفت اولین سوالی که در این مجال مطرح می‌شود آن است که طب اسلامی چیست؟
🔹 عده ای طب اسلامی را طبی می‌دانند که در تاریخ و جغرافیای اسلامی رشد یافته و بالنده گشته است گرچه پایه و اساس آن از پیش از اسلام بوده باشد.
برای نمونه دکتر محمود خدا دوست مدیر کل دفتر طب سنتی وزارت بهداشت در مصاحبه با ایکنا طب اسلامی را این گونه تعریف می کند:
«یک تعریف طب سنتی این است که بگوییم همان طب اسلامی است زیرا اوج شکوفایی طب سنتی ایرانی در دوران اسلامی بود و این امر به دوره تمدن اسلامی برگشته و همان طب اسلامی است.»
همچنین دکتر سید احمد امامی مدیر گروه داروسازی سنتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد طب اسلامی را طب پرورش یافته در جغرافیای اسلامی دانسته و از ابن‌میمون یهودی نیز به عنوان یک طبیب اسلامی نام می‌برد.
عده ای دیگر طب اسلامی را طبی برآمده از آیات و احادیث می‌دانند و به این امر اعتقاد دارند که با استفاده از احادیث موجود پیرامون مسائل طبی و بهداشتی می‌توان یک نظام طبی کاملا جدید را بنا نهاد.
البته چندی است دیدگاهی جدید پیرامون طب اسلامی ایجاد شده است که در آن بیش از پرداختن به مسائل تکنیکی امر درمان به مسائل اندیشه‌ای و بنیادی پزشکی از جمله اخلاق در پژوهش‌های پزشکی، رابطه‌ی پزشک و بیمار، حق حیات و ... با دیدگاه اسلامی پرداخته می‌شود.
در هفته‌های آتی به تفکیک به هر یک از دیدگاه‌های فوق خواهیم پرداخت و به نقد آن‌ها خواهیم نشست.

با ما همراه باشید؛ ادامه دارد...

#علوم_انسانی 

✍🏻به قلم: مهدی یغمائی

#Medical_humanity
ما را در پیامرسان تلگرام دنبال کنید 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۹ ، ۲۰:۲۷
نشریه حاوی

🔆 سقط جنین از نگاه ادیان (بخش دوم)

🟢 مسیحیت:
تعالیم مسیحیت در طول قرون ثابت نبوده و در دو قرن اول سقط‌جنین و بچه کشی معمول بوده و کلیسا با آن مخالفت می‌نمود. بعدها میان جنین شکل نایافته (بدون روح) و جنین روح دار تفاوت قائل شده‌اند.ابتدا زمانی میان‌روز چهلم و هشتادم بعد از بسته شدن نطفه و زمانی که مادر حرکت جنین را احساس کند زمان روح دار بودن جنین می‌دانستند. سپس با پیشرفت علم ، هفته 28 یعنی زمانی که جنین در صورت خروج از زهدان امکان زندگی دارد را به‌عنوان زمان ممنوعیت قانونی قتل جنین قراردادند. اگرچه عده‌ای در تلاش بودند این زمان را به 18 هفته کاهش دهند.
مذهب کاتولیک تنها مذهب مسیحی است که در این قرن احکام دقیقی درباره سقط‌جنین صادر نموده است و طبق آن در زمان بسته شدن نطفه یک زندگی منحصربه‌فرد تشکیل‌شده است و در نتیجه سقط در هرزمانی خطاست و از دیدگاه نظری زندگی رویان و جنینی به‌قدر زندگی مادر مهم است اما در عمل اگر لازم باشد یک پزشک کاتولیک حیاتی را به بهای حیاتی دیگر نجات دهد معمولاً مطابق رویه معمول زندگی مادر را نجات می‌دهد.

🟢 اسلام:
اسلام به حیات انسان ارج می‌نهد و به حفظ آن علاقه‌منداست بنابراین جز در مواردی که ادامه بارداری موجب مرگ مادر می‌شود سقط‌جنین را مجاز نمی‌داند. غزالی می‌گوید جلوگیری از بارداری مثل سقط‌جنین و یا زنده‌به‌گور کردن فرزند نیست چون آن جنایت بر موجودی حاصل‌شده و دارای درجه است. اگر این نطفه علقه و مضغه شود قبح این عمل بیشتر است و اگر روح در آن دمیده شود در زشتی جنایت افزوده می‌شود و نهایت این قبح درجایی است که جنین زنده از رحم مادر خارج شود
اما از نظر حقوقی در اسلام پس‌ازآنکه جنین به‌طور کامل تشکیل شد و روحی به آن داده شد نمی‌توان آن را سقط کرد مگر در مواردی که جان مادر در خطر باشد و عوامل اجتماعی و اقتصادی دلایل معتبری برای سقط‌جنین تلقی نمی‌شود. چنانچه خداوند در آیه 31 سوره اسرا می‌فرماید: وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکمْ خَشْیةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیاکمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کبیراً (31) (فرزندانتان را از بیم تنگدستی نکشید ما به آنان روزی می‌دهیم، یقیناً کشتن آنان گناهی بزرگ است) برداشت بسیاری از مسلمانان این بوده که این آیه شامل فرزندان متولد نشده نیز می‌شود.

#علوم_انسانی
✍🏻به قلم :نگار یگانه خراسانی

📚 منبع: و 2

ما را در پیامرسان تلگرام دنبال کنید 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۹ ، ۱۸:۵۷
نشریه حاوی

🔸 سقط جنین (Abortion): به معنی از بین رفتن تخمک بارور شده قبل از پایان ۲۰ هفته اول است. معمولا پزشکان، پایان بارداری قبل از ۳ ماه اول حاملگی را نیز سقط جنین می‌نامند. اگر بعد از ۲۰ هفتگی، جنین از بین برود به آن Stillbirth (به معنی مرده زایی) می‌گویند. گاهی نیز مرگ جنین خود به خودی و به علت مصرف بعضی داروها و غذا‌ها و یا ابتلا به برخی از بیماری‌ها صورت می‌گیرد که به آن سقط خود به خود یا ناخواسته (Miscarriage) گفته می‌شود.

🔸 سقط جنین عمدی به دو روش صورت می‌گیرد:
1 ـ جراحی: در این شیوه با استفاده از جراحی، جنین از رحم برداشته می‎شود.
2 ـ مصرف دارو: در این روش با استفاده از داروهایی خاص به سقط جنین مبادرت می‎شود.
براساس یک ارزیابی کلی، اغلب سقط‎‌ها در اوایل حاملگی و در زمانی که جنین نابالغ است، صورت می‎گیرد.

⚖️ قوانین سقط جنین در کشورهای مختلف:
🔸 سقط جنین، از جمله مسائلی است که تحت تأثیر مسائل شرعی، حقوقی و سیاسی در هر برهه از زمان حکم خاص خود را داشته است. به طور مثال در کشور رومانی سیاسی به دلیل وضعیت بسیار نامطلوب کمی تعداد موالید، از سال 1091 میلادی سقط جنین را به طور عملی ممنوع شد. در بین کشورهایی که سقط جنین را مجاز شمرده‌اند، بالاترین میزان در ویتنام و پایین‌ترین میزان در بلژیک و هلند گزارش شده است. در حدود یک چهارم کشورها (۵۰ کشور یا ۲۶ درصد) تنها برای حفظ جان مادر اجازه سقط دارند. در حدود سه چهارم کشورها به هر دلیلی (۷۳ درصد) اجازه سقط دارند که در میان آنها ۳۲ کشور از اروپا می‌باشد که از جمله آن‌ها می توان به فرانسه ، آلمان ، یونان و روسیه اشاره نمود. شش کشوری که تحت هیچ شرایط اجازه سقط را نمی‌دهند چهار کشور در آمریکای لاتین یعنی شیلی، جمهوری دومنیکن، السالوادور و نیکاراگوئه و دو کشور در اروپا یعنی واتیکان و مالت هستند. اگر چه تمام کشورها در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در صورتی که جان مادر در خطر باشد، اجازه سقط دارند، اما تنها چهار نفر از هر ۱۸ نفر در صورتی که مورد تجاوز و هتک حرمت قرار گرفته باشند، اجازه سقط دارند و فقط دو کشور (بحرین و تونس) به هر دلیلی اجازه سقط جنین را می‌دهند. روند مشابه در جنوب صحرای آفریقا مشاهده می‌شود به گونه‌ای که ۹۸ درصد کشورها برای حفظ جان مادر اجازه سقط را می‌دهند اما تنها در ۳۳ درصد آن‌ها به دلیل تجاوز و هتک حرمت اجازه سقط داده می‌شود.
میزان بالای مرگ و میر مادران باردار به علت سقط جنین غیر ایمن، خصوصا در کشورهای فقیرتر، از نگرانی‌هایی بود که در کنفرانس جمعیت و توسعه سازمان ملل متحد در قاهره مورد ارزیابی قرار گرفت. با این حال سقط جنین موضوعی است که مباحثه و تبادل نظر پیرامون آن پزشکان را از رسیدن به توافق مناسب و رضایت بخش به کلی ناامید می‌کند و علت عدم توجه دقیق غالب اسناد بین المللی حقوق بشر به این مسأله بسیار مهم، در حقیقت ریشه در همین تعارضات دارد. از آن‌جا که ۴۲ کشور از ۴١ کشور در قاره آسیا مسلمان نشین هستند، قوانین اسلامی در کشورهای مسلمان‌نشین این منطقه به حل مسائل مورد اختلافی چون سقط جنین کمک شایانی می‌کند. بر اساس دیدگاه‌های اسلامی، سقط جنین شرعا حرام بوده و در قانون برای کسانی که به انجام این عمل مبادرت می‌ورزند، هم مادر و هم پزشک، مجازات سنگینی وضع شده است.

ادامه دارد ...

#علوم_انسانی
✍️به قلم : نگار یگانه خراسانی

📚 منبع: و 2

ما را در پیامرسان تلگرام دنبال کنید 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۹ ، ۱۸:۱۶
نشریه حاوی