ابتدا باید پرسید علم چیست تا ببینیم تقسیم بندی تجربی و انسانی از کجا نشات گرفته است.
🎓 علم در معنای لغوی خود به معنای دانش و آگاهی و معادل کلمه knowledge در انگلیسی میباشد و به هرگونه آگاهی متقن و مستدل، علم گفته میشود. اما تعریف علم به معنای رایج آن و آنچه در علوم آزمایشگاهی و تجربی به کار میرود معادل لفظ science در زبان انگلیسی است. در واقع کلمه science به هر آنچه که به واسطه مشاهده و تجربه حسی اثبات میشود و به دست میآید اطلاق میشود.
از این روی پوزیتیویستها و آمپریستها تا مدتها علومی مانند فلسفه و تاریخ را به عنوان علم قبول نداشتند زیرا که با شواهد تجربی قابل اثبات نبودند.
🔹 با این حال، اگر بخواهیم با توجه به ابزار علم یعنی عقل و فکر به دسته بندی و اعتبار بخشی موضوعات بپردازیم مشخص میشود که چه چیزهایی را میتوانیم جزء دانستههای خود حساب کنیم و چه چیزهایی را نمیتوانیم. عقل مواردی که در دسترسش قرار میگیرد را بررسی و مقایسه میکند و روابطی را در بین آنها ایجاد یا کشف میکند؛ برای مثال وقتی مشاهده میکند با حرارت دادن به آب در زمانها و مکانهای متفاوت (که در دسترس او بوده است)، آب به جوش میآید، نتیجه میگیرد که آب (اسم عام به معنی هر آبی) با حرارت دادن به جوش میآید. عقل فقط با دیدن شواهد متعدد نتیجه گیری میکند و نمونههای مختلف را با هم مقایسه میکند ولی این مقایسه کردن خود به سه شکل رخ میدهد: 1.تمثیل 2.استقرا 3.قیاس
1️⃣ تمثیل: سیر از جزئی به جزء دیگر را تمثیل میگویند، یعنی هنگامی که بین دو چیز حکم و قوانین یکی مشخص است با استناد به شباهتی که بین آن دو وجود دارد همان حکم را به دیگری نسبت میدهند. برای مثال اگر فردی باهوشی بتواند آزمونی را انجام دهد و شخص دیگری نیز در انجام آن آزمون موفق شود ما شخص دوم را نیز به واسطه این شباهت باهوش میخوانیم.
2️⃣ اسقراء: سیر از جزء به کل استقراء نامیده میشود. این بدان معنی است که با توجه به مشاهده افراد و اجزای یک موضوع حکمی را به عنوان حکم حاکم بر تمام آن مقوله استنباط کنیم. استقراء دارای دو نوع ناقص و کامل میباشد. استقراء کامل به معنی حالتی است که تمامی اجزا بررسی شوند و استقراء ناقص به معنی آن است که تمامی اجزا و افراد بررسی نشدهاند (ولو تنها یک جزء مورد بررسی قرار نگرفته باشد).
روش تحقیق تمامی رشته های علوم تجربی استقراء میباشد و داشمندان سعی میکنند با مشاهده نمونه های متعدد قانونها موجود در جهان را کشف کنند.
3️⃣ قیاس: سیر از کل به جزء را قیاس مینامند. بدان معنی که ما ابتدا یک قانون کلی را برای یک موضوع اثبات کنیم و سپس آن قانون را به اعضا و اجزا آن تعمیم دهیم و احکام آنها را مشخص کنیم. برای مثال میتوان به معادلات ریاضی و فیزیک اشاره کرد که با قبول یک سری قوانین کلی حاکم بر جهان معادلات اثبات میشوند و سپس بر اساس آن قوانین مشخصات معادلات جزئی استنباط میشود.
براساس کار کرد عقل و خروجیها آن، نمیتوان روش استقرا را تنها راه دانستن و اندیشیدن دانست و حتی پس از مدتی پوزیتیویستها(مثبت نگر ها) در اروپا نیز متوجه این عیب و نواقص دیگر روش استقراء شدند و معایب علوم تجربی بر همگان آشکار گشت.
❓حال سوالی که مطرح می شود آن است که اگر ما تعریف اول را به عنوان تعریف علم قبول کنیم، بدین مضمون که هرچه که با روشی مستدل و عقلی به دست آمده و یا هر دانستی را علم حساب کنیم تفاوت علوم تجربی با علوم انسانی چیست؟
ادامه دارد ...
#علوم_انسانی
✍🏻به قلم: محمد مصطفی نورآبادی
📚منابع:
علم چیست فلسفه چیست/عبدالکریم سروش
آشنایی با فلسفه/محمد تقی مصباح
فلسفه و علوم/حمید پارسانیا
ما را در پیامرسان تلگرام دنبال کنید